Lustrous moon & venus & love
Lustrous moon & venus & love

God is one


1 دی 91

اولین کسی که باهاش تو دانشگاه مکالمه کردم شیدا بود..... ته کلاس نشسته بودیم و یه صندلی بین ما فاصله انداخته بود.......دقیقا سمت چپ من......مکالکه ی کوتاهی بین ما برقرار شد.....و بعدش عاطفه اومد.....عاطفه دومین نفر بود.....پیش من نشست......سمت راست.......با عاطفه خیلی گرم گرفتیم......بعد از اینکه خبر دادن استاد تصادف کرده و کلاس کنسل شده......از کلاس زدیم بیرون......به شیدا گفتم شما که مسیرتون با عاطفه جان یکیه با هم برید خب ...... بعله اینجوری شد که عاطفه و شیدا با هم آشنا شدن.......به خاطره همینه که همیشه میگم : شیدا جان ، عاطفه جان..... یادتونه دستتونو گذاشتم تو دست هم ؟؟؟ الان اینو گفتنی فقط میخندن....

حالا مثه اینکه  اونروز با هم نرفته بودن اما الان عاطفه و شیدا خیلی با هم دوستن......

سومین نفر نرگس بود......سر کلاس زبان آقای......یادش بخیر اونروز چقد خندیدیم....... همون اولین بار که با نرگس آشنا شدیم ازمون شماره خواست.... گفت میتونم شماره تو داشته باشم؟ منم که خرابه رفیق...گفتم بعله یادداشت کن.....ولی اولین بار من بهش زنگ زدم......گفتم ظرفیت آزمایشگاه رو زیاد کردن و کاربری بازه برو اضافه کن.....تشکر کرد که بهش خبر دادم......

ولی چیزی که از الهام یادم میاد اینه که تو محوطه  داخل دانشگاه نشسته بودیم که دیدم بین اون جمع فقط اینه که درباره یاهو مسنجر وچت  یه چیزایی بلده.....یعنی اینکاره س......شروع کردیم به صحبت کردن.......از اون روز بود که رو الهام کار کردم  تا تو این زمینه قوی تر بشه......هیچی دیگه اومد تو إکیپ ما......ولی بازم زیاد با هم جور نبودیم......یعنی کلا 5 تایی  با هم جور نبودیم......من با نرگس بودم.....شیدا با عاطفه.....الهام هرزگاهی میومد و میرفت....گاهی اوقات قاطی میشدیم بهم میشدیم 5 تا......ولی از یه جایی به بعد دیگه  با هم گرم گرفتیم.....

یکی از خاطراتم اینه که تازه گواهینامه م رسیده بود دستم اینا دیدن و أزم شیرینی خواستن......با هم رفته بودیم سوپر مارکت...برای هر کدومشون یه پفک نمکی گرفتم با بستنی فالوده ای........شیدا همون روز اعلام کرد که من بستنی ای که چوب داشته باشه دوست ندارم....به خاطره همین فقط پفک گرفتم براش.....لیوانی موجود نبود.....چون فصل پاییز بود....

یادم میاد که من و نرگس امتحان تربیت داشتیم....... با کلاس ریاضی تداخل داشت....ما  که عذرمون موجه بود ......اما شیدا و عاطفه هم کلاسو پیچوندنو 4 تایی  با هم رفتیم......الهام نیومد......مامی سپرده بود براش سبزی کوکو بگیرم......تو راه یه وانتی کلا مملوء از سبزی بود...رفتم و سبزی گرفتمو......یادش بخیر وانتیه که سبزی میفروخت کارتشو بهم داد......چقد سر اون کارته خندیدیم....

شیدا گفت ناهار کوکو سبزی دارید؟؟؟ گفتم آره فکر میکنم......یکمی راجع به انواع و اقسام دست پخت ها  بحث کردیمو خلاصه اینا هوس کوکو سبزی کردن که  آخرش گفتم فردا ناهار خونه ما به صرف کوکو سبزی و دیگر موارد.....

رسیدیم باشگاه و سه سوت امتحان رو دادیم و رفتیم دنبال عاطفه و شیدا که رفته بودن ساندویچ میل کنن.....

فکر کردن شوخی کردم ولی فرداش با دو تا دستام چهارتاشونم  بردم خونمون...آخه نمیومدن که......کوکو سبزی رو زدیمو خیلی هم  خوش گذشت...

آخ آخ یه روز دست نرگس و گرفتم بردم تو سایت دانشگاه گفتم سریعا یه ایمیل واسه خودت  بساز که اعصاب ندارمااااااااا........یادش بخیر اون موقع دانشگاه سایت داشت.....من و نرگس خیلی میرفتیم.......الهام هم بهمون  سر میزد.....وقتی میرفتم پشت سیستم مسنجرو نصب میکردم و بعد از اینکه چت کردنم با سپیده تموم میشد پاکش میکردم......یه آقایی  هم مسئول اونجا بود.....آخرا دیگه به هر طریقی میخواست ما رو از اونجا پرت کنه بیرون.......یه سری محترمانه برگشت گفت : دوستان شما میدونید که پشت کامپیوتر نشستن به مدت طولانی برای بدن خیلی ضرر داره؟؟؟؟؟ من و نرگس هم خندیدم و گفتیم الان دانلودمون تموم میشه.....

ترم یک با نرگس والهام  زده بودیم بهم......ترم 2 و 3 ،عاطفه و شیدا هم اضافه شدن......

ایشالا ترمای بعدی ای هم و جود داشته باشه تا ما بیشتر همدیگرو بشناسیم....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

 



لحظه رفتنیست و خاطره ماندنیست........... تمام ادبیات عشق را به یک نگاه می فروختم ، اگر لحظه ای ماندنی بود و خاطره رفتنی .....


 

Memorabilia of my life 1
Beautiful & lovely Poems
Religion
Sentences of advice
Poems about Friend
Victory in this world and hereafter the shrine of Imam Hussein
Short Story
Memorabilia of my life 2
Memorabilia of my life 3
Advice of Devil
Memorabilia of my life 4
Memorabilia of my life 5
First love
Memorabilia of my life 6
Memorabilia of my life 7
Memorabilia of my life 8
Memorabilia of my life 9
New chapter of my life

 

 روزمره گی
 روز پنجشنبه 96.2.7
 گوشه از خاطرات اواخر فروردین 96
 سومین باری که با هم بودیم 96.1.23....
 دومین باری که با هم بودیم 1396.1.21
 نوروز 1396
 تولد 24 سالگی...95.11.23.....
 یکی از نشانه های دیوونگی...
 برای اولین بار 95.12.25
 روز چهارشنبه 95.7.28
 ماه رمضـــــان 95 (سفـــــر به مشـــهد و تبریــــــز)
 روز چهارشنبه 95.2.15
 نوروز 95
 جشـــن تولــد بیست و سه سالگیـــم
 نیو لوکیشن!
 امتحانات ترم آخر ......خرداد 94
 از 24 تا 26 اردیبهشت.....
 آخرین روز دانشگاه 94.2.23.................
 دو شب پرهیجان
 خانم ....... <3
 وقایع و اتفاقات3
 وقایع و اتفاقات2
 وقایع و اتفاقات
 دیدارررررر هایم با عوووشقم در ایام تعطیلات....
 همینجوری.....
 شنبه شب...93.12.16.........
 روز سه شنبه 93.12.5.......روز مهندس و روز پرستار مبارک!
 سپیده.....!
 روز چهارشنبه 93.11.29.....اولین جلسه تو ترم 8......
 93.11.29.....روز عشق ایرانی مبارک!....
 همین الان یهویی بس که دلم گرفته بود......سه شنبه 8 شب 93.11.28....
 روز شنبه 93.11.25 .....دیدن سپیده برای سومین بار در سال 93......
 بامداد شنبه 93.11.25 ساعت 12:30 تا 1......
 23 بهمن 93..............پنج شنبه!
 عالـــــــــــــی
 این 10 روز
 خنده......دی.....
 یاد خاطرات.....93.11.10 ....آخره شب روزه جمعه.......
 این چن وقت.....
 وااااااااای آخره خنده س.......93.10.10........
 بازم یاده تو آجی گُلی......<3.....
 یه خاطره خیــــــلی خوووووووب <3 <3 <3.....93.10.3 تا 93.10.5.......
 هفته آخر دانشگاه در ترم 7
 از اینور اونور
 دو روزه دانشگاه
 دلم برات تنگ شده........یکشنبه 93.9.2 ساعت 22:30.........
 بازم دانشگاه.....
 شب 93.8.25........
 این روزا.........

 

مهر 1396
ارديبهشت 1396
فروردين 1396
اسفند 1395
بهمن 1395
مهر 1395
تير 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
تير 1394
ارديبهشت 1394
فروردين 1394
اسفند 1393
بهمن 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
شهريور 1390
تير 1390
خرداد 1390
ارديبهشت 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
دی 1389

 

Desert Rose

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فروزنده ماه و ناهید و مهر و آدرس solarvenus.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دانلود نرم افزار max plus
سامانه انتگرال گیری آنلاین
من و سپیده
computer
به امید غروب یاس و طلوع امید
یه وب مثل نویسنده اش
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

RSS 2.0

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 78
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 81
بازدید ماه : 403
بازدید کل : 7158
تعداد مطالب : 461
تعداد نظرات : 149
تعداد آنلاین : 1



آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 78
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 81
بازدید ماه : 403
بازدید کل : 7158
تعداد مطالب : 461
تعداد نظرات : 149
تعداد آنلاین : 1
('http://LoxBlog.Com/fs/mouse/048.ani')}

<-PollName->

<-PollItems->

<-PollName->

<-PollItems->